کتاب گفتگو با همرزمان احمد متوسلیان منتشر شد
تاریخ انتشار: ۱۵ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۴۴۳۵۳
به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «ایستاده تا همیشه» بهتازگی توسط انتشارات موسسه مطبوعاتی ایران منتشر و راهی بازار نشر شده است.
اینکتاب به شرح اتفاقات چهار سال از زندگی حاج احمد متوسلیان از زاویه همرزمانش میپردازد و با تدوین و تنظیم فاطمه وفاییزاده، در واقع حاصل گفتوگوهای مفصلی با همرزمان جاویدنشانِ احمد متوسلیان است که هرکدام پس از معرفی خود و نقششان در حوادث کردستان و جبهههای غربی، نسبت خود را با این سردار پرآوازه بازگو کردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کتاب «ایستاده تا همیشه»، خاطرات شفاهی هشت نفر از افرادی است که احمد متوسلیان را بین سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۱ دیدهاند. مریم کاتبی، حمید فرحزادی، مجتبی عسگری، حسن رستگار پناه، نعمتالله حکیم، محمدجواد اکبریآهنگر، ناصر شیخعباسی و سیدحسن اعتمادزاده افرادی هستند که روایت آن روزها را بازگو کردهاند.
مریم کاتبی در بیمارستان مریوان «برادر» ی سختگیر به پرستار و مهربان با رزمنده بسیجیِ زخمی را ملاقات کرده است؛ مجتبی عسگری در کوههای پربرف کردستان فرماندهای را دیده که خشاب اسلحه را بر کمر سربازش میکوبد، اما ساعتی بعد او را در آغوش میگیرد؛ نعمتالله حکیم سردارِ تنهایی را در «شنام» دیده که تنها نیروی حاضر به یراقش پسری ۱۷ ساله بوده و محمدجواد اکبری آهنگر، بعد از حاجاحمد روزهای تنهایی در مریوان را تجربه کرده است. «ایستاده تا همیشه» به دنبال ترسیم چهرهای فرشتهگونه از فرماندهای جاویدنشان نیست، بلکه تلاش دارد غبارهای روی چهرۀ او را کنار بزند و «برادراحمد» واقعی را پیش روی مخاطب قرار دهد.
زندگی احمد متوسلیان در این کتاب به روزهای حضورش در کردستان محدود میشود، روزهایی که غرب کشور فضای پرتنش جنگ داخلی را تجربه میکرد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
من خودم با اینکه سه بار از احمد کتک خوردم، اما آدم خیلی رئوفی بود. در کار آدم خشنی بود، اما در روابط عاطفی و اخلاقی اینطور نبود. هرکسی مدتی با او معاشرت میکرد، شیفتهاش میشد. تُن صدایش پایین بود و آرام صحبت میکرد. عصبانیت را در چهرهاش دیده بودم؛ اما نشنیدم که دادوبیداد کند. یاد گرفته بود آن را کنترل کند. بدنش ورزیده بود. بینیاش هم شکسته بود و کمی تودماغی صحبت میکرد. چون خودم قبلاً کشتی میگرفتم، میدانستم کسانی که دماغشان شکسته است، بوکسور هستند. تمرین ورزشی نمیکرد؛ ولی همیشه صبحها ما را میبرد کوه. آدم عجیبوغریبی بود. نمیتوانست آرام بنشیند. دائم به فکر نقشه کشیدن و ضربه زدن به دشمن بود. اصلاً ترس در وجودش نبود. بچهها را طوری آموزش داده بود که تا آخرین فشنگ مقاومت کنند. بچهها تا پای جانشان میایستادند و میجنگیدند؛ چون زیردست حاجاحمد آموزش دیده بودند. زیردست کسی آموزش دیده بودند که اصلاً ترسی در وجودش نبود.
اینکتاب با ۳۴۴ صفحه و قیمت ۱۰۰ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 5583006 زینب رازدشت تازکندمنبع: مهر
کلیدواژه: احمد متوسلیان ایستاده در غبار معرفی کتاب معرفی کتاب کتاب و کتابخوانی مجمع نوشت افزار ایرانی اسلامی نقد کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دفاع مقدس نوشت افزار اربعین حسینی دفتر نشر فرهنگ اسلامی انتشارات ققنوس ترجمه نوشت افزار ایرانی معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد احمد متوسلیان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۴۴۳۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گفتگو با تهیه کننده مجموعه تلویزیونی «نون خ ۵»
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، مهدی فرجی تهیه کننده مجموعه تلویزیونی «نون خ ۵» در گفتگو با شبکه خبر در بخشی از سخنانش گفت: فصل پنجم این مجموعه یک کار کاملا جاده ای بود و به لحاظ تولیدی کار کردن با این شیوه کمتر اتفاق افتاده است.
وی درباره موضوعات فیلم نامه افزود: «نون خ» همیشه دغدعه گفتن مسایل و دغدغه های مردم را دارد مسایل مانند کولبرها، قاچاق دارو و بحث انرژی اتمی و کارکرد غیرنظامی این تکنولوژی.
فرجی گفت: مجموعه «نون خ» یک روالی دارد که از فصل یک بوده است تقریبا ما برای هر فصل این مجموعه سه یا چهار قصه نویسنده طراحی میکند و این قصهها باهم چسبندگی دارد.
در «نون خ ۵» هم نویسنده جوری طراحی کرده که قصه ها پراکندگی نداشته باشد، با صنایع دستی شروع میکنیم که در کرمان می خواهیم در نمایشگاه شرکت کنیم، در آنجا با فردی روبه روی می شویم که می خواهد قاچاق پرنده کند به چابهار، در چابهار با ناخدایی آشنا میشویم که مشکلاتی برای ناخدا اتفاق میافتد و قصه ماهی خاویار در روستا پیدا میشود و در مسیر بازگشت روستا با مسدود شدن جاده و بحث جابجایی داروها مواجه میشویم، کلا قصهها به هم کمک میکنند و چسبندگی دارد و احساس پراگندگی در قصه وجود ندارد.
وی درباره انتخاب بازیگران هم گفت: در هر منطقه ای که این مجموعه را کار می کردیم از بازیگران همان منطقه استفاده کردیم و این مجموعه باعث شد که خیلی از کسانی که استعداد بازیگری دارند شناخته شوند.
وی در پاسخ به این سوال که کدام یک از فصل های این مجموعه را دوست دارد گفت: فصل یک، سه و پنج را بیشتر دوست دارم، چون کمدیهای، قصهها و شخصیتهای جذابتری دارد.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی